Retail-Vocabulary

واژه نامه خرده فروشی

با توجه به جدید بودن دانش خرده فروشی در کشور(هر چند خرده فروشی سنتی در ایران قدمتی دیرینه دارد)، در این بخش، واژه های تخصصی که در دنیا در این حوزه مورد استفاده قرار می گیرند از منابع معتبر و شناخته شده جمع آوری، ترجمه و ارائه میشوند.

گروه توسعه خرده فروشی رستار(RRDG) امیدوار است بتوان دانش روز و حرفه ای خرده فروشی را در کشور گسترش داد.

عبارت

تعریف

تحلیل اِی بی سی

(ABC analysis)

 

تحلیلی که سفارش های واحدهای نگهداری در انبار را بر اساس مقیاس توانایی سود رتبه بندی می کند تا تعیین کند انبار نباید از کدام اقلام خالی شود، کدام اقلام  باید خالی شوند و کدام باید از انتخاب های انبار حذف شوند.

اضافه بهای افزوده (Additional markup)

 

افزایش در قیمت خرده فروشی بالاتر از اضافه بهای اصلی، زمانی که تقاضای غیرمنتظره زیاد است و یا هزینه ها افزایش پیدا کرده اند.

 

اتمسفریک ها

(Atmospherics)

 

عناصر جو فروشگاه: طراحی محیط از طریق ارتباطات بصری، نورپردازی، رنگ، موسیقی و رایحه که واکنش های ادراکی و هیجان مشتریان را تحریک می کند و در نهایت بر رفتار خرید آنها تاثیر می گذارد.

 

دسترس پذیری

(accessibility)

 

درجه از که در آن مشتریان می توانند به آسانی به مرکز خرید وارد و خارج شوند، 2. توانایی خرده فروش برای حمل آمیزه خرده فروشی مناسب برای مشتریان در بخش بندی

 

اقدام پذیری

(Actionability)

 

معیاری برای ارزیابی طرح بخش بندی بازار که نشان می دهد خرده فروش باید برای برآوردن نیازهایش چه اقداماتی انجام دهد.

دسته بندی

(Assortment)

 

تعداد کالاهای واحد نگهداری در انبار (SKU)  در یک طبقه کالا. عمق کالا نیز نامیده می شود.

برنامه دسته بندی

(Assortment plan)

 

لیست کالاهایی که در یک طبقه کالای خاص می بایست ارائه گردند.

اضافه بهای افزوده
(Additional Markup)

فزایش در قیمت خرده فروشی بالاتر از اضافه بهای اصلی، زمانی که تقاضای غیرمنتظره زیاد است و یا هزینه ها افزایش پیدا کرده اند.

تبلیغات(Advertising)

 

ارتباطات غیرشخصی که بوسیله رسانه های انبوه خارج از فروشگاه مانند تلویزیون، روزنامه، رادیون، پست مستقیم و اینترنت بوسیله اسپانسر مشخص منتقل می شود.

مدیر تبلیغات

(Advertising manager)

 

مدیری از خرده فروشی که فعالیت های تبلیغاتی مانند تعیین بودجه تبلیغاتی، اختصاص بودجه، ساخت تبلیغات، انتخاب رسانه و کنترل اثربخشی تبلیغات را مدیریت می کند.

دسترسی تبلیغات

(advertising reach)

 

درصدی از مشتریان در بازار هدف که حداقل یکبار با تبلیغات مورد نظر مواجه می شوند.

بازاریابی وابسته

Affinity Marketing))

فعالیت های بازاریابی که خریداران را قادر می سازد هویت هایشان را با سازمان بیان کنند. مثالش عرضه کارت اعتباری وابسته به گروه مرجع وابسته به گروه خریداران دانشگاه است.

روش بودجه بندی مقرون به صرفه

affordable budgeting method

روش بودجه بندی که در آن خرده فروش ابتدا برای هر عنصری از آمیخته خرده فروشی بجز پروموشن و تبلیغات، بودجه ای تعیین می کند و سپس منابع مالی باقیمانده را به بودجه پروموشن و تبلیغات اختصاص می دهد.

یادآوری با کمک

(Aided Recall)

هنگامیکه خریداران، وقتی نام برند به آنها نشان داده می­شود، نشان می­دهند که آن را می­شناسند.

ضمانت

(Assurance)

ویژگی های خدمات کالا که مشتریان برای ارزیابی کیفیت خدمات استفاده می کنند؛ دانش و حسن نیت کارکنان که خدمات را ارائه می دهند و توانایی انتقال اعتماد و اطمینان.

تخصیص دهنده

(Allocator)

جایگاهی که مدیریت کالا مسئول است که دسته بندی کالاها را به خوبی در میان طبقات مختلف کالا برای فروشگاه های مختلف در یک محدوده جغرافیایی اختصاص دهد.

فروشگاه تکیه گاه(لنگر)

(Anchor Store)

خرده فروشی بزرگ، معروف که در مرکز خرید یا مال اینترنتی قرارگرفته و باعث جذب خریداران به مرکز خرید می­شود.

لذت مشتری

(Customer Delight)

 

سطح بالای رضایت مشتری که از طریق تدارک خدمات غیرمنتظره عالی خرده فروش ایجاد می شود.

قاتل طبقه

(category killer)

 

خرده فروش تخفیف داری که دسته بندی(assortment) باریک اما عمیق کالا را در طبقه عرضه می کند. بنابراین از دیدگاه مشتریان به طبقه تسلط دارد. به ان متخصص طبقه نیز می گویند.

فروش متقاطع

(cross-selling)

 

هنگامیکه فروشندگان در یک بخش می کوشند تا کالای مکمل از سایر بخش ها را به مشتریانشان بفروشند.

ارزش عمر مشتری

(Customer lifetime value)

 

سهم موردانتظار از مشتری برای سود خرده فروش از کل رابطه اش در طول زمان با خرده فروش.

فروشگاه مقصد

(Destination Store)

 

فروشگاه خرده فروشی که در آن کالا، انتخاب، نوع ارائه کالاها، قیمت گذاری یا سایر مشخصه های منحصر به فرد به صورت آهن ربایی برای جذب مشتری عمل می کنند.

قیمت گذاری پویا

(Dynamic pricing)

 

عرضه یک کالا یا خدمت با قیمت های مختلف بسته به زمان، فصل، مشتری یا سطح تقاضا که به آن قیمت گذاری شخصی سازی شده هم می گویند.

دارایی ها

(Assets)

هر آیتمی که خرده فروش مالکیت آنرا دارد و ارزش پولی دارد.

گردش دارایی های

(Assets turnover)

سنجش عملکرد بر اساس فروش خالص و کل دارایی ها. مساوی است با فروش خالص تقسیم بر کل دارایی ها

نگرش ها

(Attitudes)

احساسات مثبت، خنثی یا منفی یک فرد درباره موضوعات مختلف

خدمات تکمیلی مشتری

(Augmented customer service)

شامل اقداماتی که تجربه خرید را افزایش می دهد و یا به خرده فروش مزیت رقابتی می دهد.

سیستم سفارش دهی مجدد خودکار

(Automatic reordering systems)

رویکردی کامپیوتری که موجودی دائمی و محاسبات نقطه سفارش دهی مجدد را ترکیب می کند.

اجاره های متعادل

(Balanced tenancy)

زمانی روی می دهد که در مرکز خرید برنامه ریزی شده فروشگاه ها یکدیگر را در کیفیت، تنوع و دیگر پیشنهادات کامل می کنند.

لیست انبار پایه

(Basic stock list)

سطح موجودی، رنگ، برند، سبک طبقه، اندازه، بسته بندی و هر مورد اساسی دیگری که توسط خرده فروش بکارگرفته می شود را مشخص می کند.

جنگ برندها

(Battle of the brands)

رقابت میان تولیدکنندگان و خرده فروشان برای فضای قفسه و سود، جایی که برندهای تولیدکننده، فروشگاهی و عمومی(generic) با یکدیگر برای فضای بیشتر و کنترل می جنگند.

رویکرد مدیریت فضای از پایین به بالا

(Bottom-up space management approach)

زمانی وجود دارد که برنامه ریزی فضا از سطح محصول تکی سپس در سطح طبقه، سطح کل فروشگاه و در نهایت سطح کل شرکت، انجام می شود.

فروشگاه باکس(خط محدود)

Box(Limited-line) store

تخفیف دهنده موادغذایی محور که بر مجموعه های کوچک از کالاها متمرکز است، تعداد ساعات کاری متوسطی دارد(در مقایسه با سوپرمارکت ها)، خدمات کمی دارد و برندهای تولیدکننده کمی دارد.

بودجه ریزی

(Budgeting)

نمای کلی هزینه های برنامه ریزی شده خرده فروش برای دوره مشخص بر اساس عملکرد مورد انتظار

قیمت گذاری بسته ای

(bundled pricing)

 شامل ترکیب چند کالا در یک قیمت توسط خرده فروش می شود.

خریدار

(Buyer)

فردی که برای انتخاب های کالا که توسط خرده فروش خریداری می شود و تنظیم استراتژی برای آن کالا مسئول است.(خریدار داخل سازمان خرده فروشی منظور است.)

 

در حال تکمیل…